محل تبلیغات شما

بیمارستان‌های مادر

 

 

سپاه در شهرهای نزدیك مناطق جنگی بیمارستان‌هایی داشت كه هنوز هم هستند. بعضی‌هایشان ساختمان‌هایی بودند كه به بیمارستان تبدیل شدند یا به سپاه واگذار شدند. بیش‌تر آن‌ها در همان زمان جنگ ساخته شدند، ولی بعضی‌هایشان هم بیمارستان‌هایی بودند كه قبلاً ساخته شده بودند و بعد تجهیز شدند.

 

 

مجروح‌های عادی را از خط مقدم تا اورژانس و بیمارستان صحرایی با آمبولانس جابه‌جا می‌كردند، ولی جراحت‌های شدیدتر را از اورژانس مادر كه امكان هلی‌برد داشت، با بالگرد به بیمارستان صحرایی یا شهر منتقل می‌كردند. این‌ها همان بالگردهای رزمی بودند كه برای كار درمانی هم استفاده می‌شدند. در صورت نیاز، افراد را با هواپیما از بیمارستان‌های مادر به شهرهای دیگر می‌فرستادند.
همه‌جور مصدومیت پیش می‌آمد؛ مثلاً پرتاب در اثر موج انفجار باعث شكستگی‌های داخلی یا. می‌شد و گاهی خود تركش یا گلوله هم شكستگی ایجاد می‌كرد. اگر امكان مداوای مجروح در یك بیمارستان وجود نداشت، به بیمارستان مجهزتر اعزام می‌شد. بزرگ‌ترین بیمارستان كشور، بیمارستان بقیه‌الله» تهران بود كه برای سپاه بود و بیش‌تر جراحی‌های سخت را انجام می‌داد. ممكن هم بود مجروحیت خاصی باشد كه در بیمارستان‌های خاص درمان شود.

ستادهای امداد و درمانی كه در مركز درمانی یا فرودگاه مستقر بود، به مجروحان فرم اعزام می‌داد و تصمیم می‌گرفت كه به كدام بیمارستان‌ها اعزام شوند. در تمام مراحل انتقال؛ حتا در بالگرد و هواپیما هم امدادگر یا پزشك‌یار یا بهیار همراه مجروح بودند. حتا در خط، امدادگرها تقسیم شدند به امدادگر خط و امدادگر آمبولانس؛ پزشك‌یارها هم به همین شكل. رزمنده‌هایی كه جراحت سطحی داشتند، معمولاً به اورژانس هم نمی‌آمدند؛ در خط با یك امدادگر مشكلشان را حل می‌كردند تا روحیة بقیه خراب نشود.
بیش‌تر مج كه عقب می‌آمدند، جراحتشان شدید بود و نیاز به عمل داشتند. این‌ها را پس از مداوا، برای استراحت به شهرهایشان می‌فرستادند. در شهرستان‌ها هم بهداری رزمی و بهداری سپاه روند درمان را ادامه می‌دادند. كسانی كه رفت‌وآمد برایشان مشكل بود، تیم‌هایی به خانه‌هایشان فرستاده می‌شدند تا كارهایی مثل تعویض پانسمان و تزریق را انجام دهند. این تیم‌ها در بیش‌تر شهرهای بزرگ بودند و در شهرهای كوچك‌تر كه مشكل رفت‌وآمد نداشتند یا تعداد افراد كم‌تر بود، نبودند.

 

 

دوره‌های آموزشی

 

 

این دوره‌ها در شهرستان‌ها و در مراكز آموزشی بهداری برگزار می‌شدند. رزمندگانی كه می‌خواستند به جبهه بروند، برخی وارد بخش آموزش‌های دفاعی می‌شدند و برخی وارد آموزش‌های امدادی. دستة دوم پس از شناسایی و تقسیم‌بندی، در دوره‌های امدادگری و پزشك‌یاری آموزش می‌دیدند. دورة امدادگری حدود یك ماه و شامل آموزش كمك‌های اولیه و آموزش‌های عملی برخورد با مجروح در بیمارستان‌ها بود، ولی دورة پزشك‌یاری تخصصی‌تر بود و دست‌كم سه ماه طول می‌كشید. انواع تزریق‌ها و پانسمان‌ها را می‌آموختند و مختصری با بیماری‌ها آشنا می‌شدند تا در مناطق دورافتادة عملیاتی بتوانند از پس درمان‌های اولیه بربیایند. مدت آموزش عملی پزشك‌یارها در بیمارستان هم بیش‌تر بود. این دوره‌ها كیفیت بالایی داشتند. از استادان دانشگاه علوم پزشكی و هلال احمر و تمامی امكانات استفاده می‌شد.
دورة بهیاری یك‌ساله و طولانی‌تر بود. این دوره فقط مخصوص جنگ نبود و جزو رشته‌های دانشگاهی بود، ولی با هم‌كاری وزارت بهداری (بهداشت، درمان و آموزش پزشكی فعلی) برخی از طرف بهداری سپاه وارد این دوره‌ها می‌شدند. من هم جزو همین افراد بودم. كلاس‌های ما در دانشكدة پرستاری برگزار می‌شد و همراه دانش‌جویان دیگر آموزش می‌دیدیم. بقیة كادر درمانی مثل جراحان، پزشكان، پرستارها، تكنسین‌های اتاق عمل و اورژانس و. داوطلبانه به جبهه می‌آمدند. در تقسیم‌بندی نیروهای بهداری هم، به‌طور كه میانگین در هر دستة عملیاتی یك امدادگر و در هر گردان‌ها دو یا سه پزشك‌یار حضور می‌یافتند.
یك‌سری دوره‌های تكمیلی داشتیم كه در خود مناطق برگزار می‌شدند و به آن‌ها تداوم آموزش» می‌گفتیم. من مدتی در بخش آموزش پزشك‌یارها به‌عنوان مربی كمك می‌كردم. قسمتی از این آموزش‌ها كه بیش‌تر به جبهه مربوط می‌شد، مداوای مجروح، پانسمان، بخیه، تزریقات، سرم‌تراپی و اقدام‌های اولیة دیگر بود. جدا از آموزش‌های معمول پزشكی نبود، ولی من بر اساس تجربه‌، بیش‌تر، انواع جراحت‌ها یا مثلاً این‌كه هر نوع گلوله چه جراحتی را ایجاد می‌كند، توضیح می‌دادم. اگر عملیات آبی داشتیم، بحث مواجهه با خفگی در آب یا روش‌های مقابله را شرح می‌دادم. گاهی هم اتفاق می‌افتاد كه فردی كه آموزش كافی ندیده بود، در پست امداد و بالای سر مجروح، مطالبی را یاد می‌گرفت.
دوره‌های اولیة مواجهه با مجروحان شیمیایی را كه به اختصار ش. م. ر» یا ش. م. ه» ( شیمیایی ـ میكروبی ـ رادیواكتیو یا هسته‌ای) می‌گفتند، در منطقه برایمان می‌گذاشتند؛ بحث‌های مقدماتی مثل شناسایی گازهای شیمیایی، درمان هر گاز، چگونگی مقابله و. دوره‌های تخصصی‌تر در تهران و شیراز برگزار می‌شدند. یك بار برای گذراندن این دوره‌ها اعزام شدیم كه به‌دلیل اولویت نتوانستیم شركت كنیم.

نویسنده : مهدی صانعی

روز شمار وقایع دهه فجر ۵۷

حضور در مرقد مطهر امام راحل و گلزار شهدای بهشت زهرا

بهداری سپاه در دفاع مقدس

كه ,هم ,بیمارستان ,  ,می‌شدند ,آموزش ,    ,این دوره‌ها ,به جبهه ,به بیمارستان ,كه به

مشخصات

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

tolovagto travcomnodo roebacesje kendlongwellho sepchikampra تبیان میبد(اداره تبلیغات اسلامی شهرستان میبد) biagecalli moonriverteam خلوت تابناک(خبری وادبی...) bunelboafi